اینجا زمین اینجا مکان صحنه سازی

من جزیی از دنیا تو گرم ترک تازی

چشمی ببند و لحظه ای در خلسه گم باش

این دست گرمی دست دیگر اصل بازی

دنیا همین چشم و دهان و خال و ابرو

شاهد دو تار مو برای تک نوازی

من مست من دیوانه من انکار مطلق

من سایه ای در روزگاران مجازی

در من هزاران نقطه ی مجهول و مبهم

قانون اول یا تقاطع یا توازی

دارم به پوچی می رسم قانون دوم

سلول سلول وجودم بی هوازی

چیزی نمی فهمم از این دنیا همین تو!!

تو باید از نو روز هایم را بسازی