قصه
تصمیم داری قسمتی از ماجرا باشم یک قصه ی خوب و قشنگ ونخ نماباشم
یک قصه که پایان خوبی داردو من هم یک فرد معمولی کمی دیر آشنا باشم
مثل حضور کودک این قصه بازیگوش یا گاه گاهی ساکت و بی سر صدا باشم
گفتی سفر در ماجرایت هست اما نه! دنبال جایی بهتر از اینجا چرا باشم؟
من حوض کوچک را نمی فهمم چرا باید؟ در آب های آبی دنیا رها باشم؟
وقت کمی دارم ولی حتما نباید که پا گیر بازی چراغ و سایه ها باشم
پایان خوش باید کمی مثل خودم باشد باید خودم پایان خوب ماجرا باشم
.....................................
اینجای قصه نقطه ای بگذار می آیم یک روز که تنها خودم تنها خدا باشم
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم آذر ۱۳۸۶ ساعت 14:36 توسط مهری مهرمنش
|